اصلاحطلبان، با استفاده از تريبونهاي مختلف به روحاني يادآوري ميکنند که رأي او در يازدهمين دورهي انتخابات رياستجمهوري به واسطهي حمايت آنها از وي بوده است و به همين دليل بايد پاسخگوي مطالبات آنها باشد. در همين راستا، ابراهيم اصغرزاده، فعال سياسي اصلاحطلب، در گفتوگو با روزنامهي قانون در بيان نقش اصلاحطلبان در پيروزي حسن روحاني اظهار داشته است: «با وجود اينکه روحاني خودش و پرچم اعتدالش، نتوانست گفتمان ايجاد کند، اما پرچمي را مقابل افراط، جنگطلبي و ماجراجويي بلند کرد که توسط اصلاحطلبان در آن باد زده شد و به جامعه گفته شد که اگر اين آقا رئيسجمهور شود؛ ايران از شرايط نه جنگ، نه صلح و حتي حالت جنگي و تخاصم با دنياي خارج عبور ميکند و به مرحلهي صلح ميرسد و همچنين به لحاظ اقتصادي وضع کشور تثبيت خواهد شد. در حقيقت، اصلاحطلبان کشتي روحاني را به ساحل رساندند.»[?]
علي تاجرنيا، عضو شوراي مرکزي جبههي منحلهي مشارکت، نيز سهمخواهي در جريان اصلاحطلبي را امري غيرمضموم دانسته و گفته است: «اين طبيعي است که حزبي که براي پيروزي فردي در انتخابات کمک ميکند، انتظار دارد که در ادارهي کشور نيز همکاري داشته باشد.» [?] وي همچنين معتقد است که «دولت پيروز انتخابات ?? خرداد دولت اصلاحطلب است... آقاي روحاني هرچند که عضو جامعهي روحانيت مبارز هستند، اما بيشک پيروزي ايشان نيز در انتخابات حاصل حمايت اصلاحطلبان بود.»
اما مهمترين مطالبات جريان اصلاحطلب از ابتداي دولت يازدهم چه بوده است؟ براي پاسخ به اين سؤال در ادامه به برخي از مهمترين محورهاي مطالبات اين جريان اشاره ميشود.
· اهم مطالبات اصلاحطلبان از دولت اعتدال ?. توسعهي سياسي به نظر ميرسد مهمترين و محوريترين مطالبهي اصلاحطلبان از دولت روحاني مطالبات سياسي از جمله «توسعهي سياسي» باشد که بارها مورد تأکيد اين جريان قرار گرفته است. توسعهي سياسي، کلمهاي است که بهعنوان شعار کانديداي اصلاحطلبان در جريان انتخابات دوم خرداد وارد ادبيات سياسي کشور شد. برخلاف مشي دولت سازندگي، که «توسعهي اقتصادي» را در رأس برنامههاي خود قرار داده بود، اصلاحطلبان بر اولويت «توسعهي سياسي» اصرار ورزيدند؛ اين نسخهاي بود که از سوي آنها براي آن روز کشور تجويز شد. حال آنکه شعار توسعهي سياسي نهايتاً به کجا رسيد، کمتر کسي ميتواند به آن پاسخ دهد و اينک روي کار آمدن روحاني به پشتوانه و حمايت اصلاحطلبان، آنها را بار ديگر بر آن داشته است تا برنامهها و اهداف خود را در قالب توسعهي سياسي از سر گيرند. تئوريسينهاي اصلاحطلب، در جلسات مختلف خود، بر ضرورت تحميل ايدهي توسعهي سياسي به دولت حسن روحاني تأکيد کرده و گفتهاند «با توسعهي سياسي، ميتوان ضمن احياي تشکيلات، احزاب و انجمنهاي مختلف، زمينهسازي براي بهدستگيري مستقيم قدرت را نيز در دورههاي آتي براي اصلاحطلبان فراهم آورد.»[?]
در اين روند، سخنان محمدرضا خاتمي حاکي از فشارهاي اصلاحطلبان به دولت در زمان چينش کابينه در جهت پيگيري توسعهي سياسي مدنظر خود است. وي ميگويد: «در برنامهي آقاي روحاني، بهوضوح، ميتوان مشاهده کرد که ايشان به توسعهي سياسي پايبند است؛ اما اينکه اولويت به چه بخشي داده ميشود، هنوز
يکي از مطالبات اصلي اين جريان از دولت، فراهم کردن زمينههاي بيشتري براي فعاليت احزاب و تشکلها بوده است، حتي آنها خواهان راهاندازي مجدد فعاليت احزاب غيرقانوني تعطيلشده همچون جبههي مشارکت و سازمان مجاهدين هستند.
مشخص نيست. حوزهي مرتبط با توسعهي سياسي، وزارت کشور است. به همين دليل فردي بايد در رأس وزارتخانه قرار بگيرد که با تمام وجود به توسعهي سياسي پايبند باشد... بنابراين انتظار ما اين است که يک اصلاحطلب شناختهشده و مؤمن به توسعهي سياسي در رأس وزارتخانه قرار بگيرد.»[?]
اما با توجه به خواستگاه روحاني و مشي وي، که به کارگزاران نزديک است تا اصلاحطلبان، به نظر ميرسد دغدغهي وي توسعهي سياسي نيست و عمدهي تمرکز دولت روي توسعهي اقتصادي است و اين همان رويکردي است که اصلاحطلبان نميپسندند و در کلامشان بوي نااميدي از اقدامات دولت در توسعهي سياسي به چشم ميخورد. اظهارات محمدرضا خاتمي، در گفتوگو با روزنامهي اعتماد، مؤيد اين مطلب است که ميگويد: «توسعهي سياسي بايد به دست خود فعالين سياسي و نهادها و سازمانها و احزاب انجام بگيرد، دولت تنها نقشي که ميتواند داشته باشد، اين است که سنگ جلوي پاي آنها نيندازد.»[?]
?. احياي مجدد احزاب اصلاحطلب با روي کار آمدن دولتي که برخاسته از حمايت اصلاحطلبان بود، اصلاحطلبان زمينه را براي فعاليت مجدد خود مساعد ديده تا بتوانند، همانند دوران اصلاحات، به نقشآفريني و تأثيرگذاري در عرصهي سياسي کشور بپردازند. از اين رو، همواره يکي از مطالبات اصلي اين جريان از دولت، فراهم کردن زمينههاي بيشتري براي فعاليت احزاب و تشکلها بوده است، حتي آنها خواهان راهاندازي مجدد فعاليت احزاب غيرقانوني تعطيلشده همچون جبههي مشارکت و سازمان مجاهدين هستند. احزابي که سعي داشتند با عاديسازي جرائم خود، در دولت تدبير و اميد راه را براي بازگشت بدون هزينهي خود هموار کنند، اما با عدم دعوت وزارت کشور از اين دو تشکل غيرقانوني براي نشست همانديشي احزاب، اصلاحطلبان دريافتند که دولت روحاني به اين سادگيها نميتواند مجري منويات آنها باشد؛ لذا همچنان در تکاپو و فشار بر دولت هستند تا بتوانند به اهداف خود در اين زمينه دست پيدا کنند.
در همين راستا، روزنامهي اعتماد، با انتقاد از عملکرد دولت در خصوص فعاليت احزاب، مينويسد: «عملکرد کمرنگ دولت دربارهي عدم توجه به احزاب و مشارکتهاي مردمي از نکاتي بود که بهعنوان انتقاد مطرح ميشد و ظاهراً حفظ ميراثي بود که از دولت قبلي به دولت تدبير و اميد ارث رسيده بود... وزارت کشور از همان ابتدا تلاش کرد تا دربارهي احزاب موضع کمرنگي داشته باشد. توپ پيگيري وضعيت احزاب اصلاحطلب را در زمين قوهي قضاييه انداخت و خود را بيطرف نشان داد.»[?]
مرتضي الويري نيز، با بيان اينکه هنوز فعاليت مشارکت و مجاهدين انقلاب در هالهاي از ابهام است، اظهار داشته است: «اين احزاب از فعاليت منع شدند و پاسخ روشني هم به اينها داده نميشود. انتظار اين بود با اين فضاي جديد بهوجودآمده، محيط آشتيجويانهاي به وجود آيد که اينگونه نشده است.»[?]
همچنين رسول منتجبنيا، قائم مقام حزب اعتماد ملي، ميگويد: «امروز از دولت آقاي روحاني که بر پايهي شعارهاي اصلاحطلبانه پيش ميرود، انتظار ميرود احزاب تقويت شوند و به آنها براي تلاش و کوشش فرصت داده شود.» [?]
?. رفع حصر سران فتنه و آزادي محکومين فتنهي ?? با توجه به وعدههاي انتخاباتي روحاني، يکي ديگر از مطالباتي که اصلاحطلبان با روي کار آمدن وي به صورت جدي پيگير شدند، مسئلهي رفع حصر موسوي و کروبي و مجرمين فتنهِي ?? است؛ همچنان که سعيد حجاريان، تئوريسين جريان اصلاحات، تلاش ميکند تا مطالبهاي اجتماعي را در اين زمينه در برابر روحاني ايجاد نمايد. وي ميگويد: «آقاي روحاني رئيس شوراي عالي امنيت ملي است و ميتواند مؤثر باشد؛ ضمن اينکه ايشان در اين زمينه تجربه دارند و امتحان پس دادهاند، بهطوري که رفع حصر آيتالله منتظري نيز کار آقاي روحاني بود. بنابراين من اميدوارم، با مديريت ايشان، حصر موسوي و کروبي و نيز حبسها به پايان برسد.»[?]
در همين زمينه رسول منتجبنيا، قائم مقام حزب اعتماد ملي، نيز در مراسمي که از سوي حزب اعتماد ملي برگزار شده بود، اظهار اميدواري کرد که «دوستان عزيز ما که در حبس و حصرند آزاد شوند و هر روز شاهد تلاش بيشتر و گستردهاي از سوي دولت براي رفع اين مشکلات باشيم.» وي همچنين اظهار داشت: «امروز از مسئولان ميخواهيم که به ما براي فعاليت مجدد حزب اعتماد ملي کمک کنند ـچنانچه مشتاقانه هم دنبال اين مسئله هستيمـ ولي براي ما تلخ است که حزب را بهصورت رسمي راه بيندازيم، درحاليکه دبيرکل ما در حصر است. ما آرزو داريم هرچه زودتر اين مشکل حل شود، لذا از اين تريبون خدمت مسئولان عرض ميکنيم نسبت به رفع حصر اقدامات لازم را انجام دهند.»[??]
به علاوه، اين مسئله بيش از گذشته در شبکههاي اجتماعي و فضاي مجازي مورد توجه قرار گرفته است و اصلاحطلبان بيمحاباتر از رسانههاي رسمي نسبت به بيتوجهي دولت يازدهم به اين موضوع انتقاد ميکنند و مصرانه، خواهان اقدام دولت براي رفع حصر هستند. به نظر ميرسد اصلاحطلبان با اين اقدام و پافشاري
فضاي مجازي (از جمله شبکههاي اجتماعي همچون فيسبوک)، مطبوعات، ماهواره، حوزهي نشر و کتاب و... از جمله عرصههايي است که اصلاحطلبان خواهان آزادي بيشتر در آنها هستند. وزير ارشاد، که مشي اصلاحطلبانه دارد، در اين راه با برخي مواضع خود آنها را ياري کرده است.
خود قصد دارند دولت را در مقابل نظام و حاکميت قرار دهند که البته مسئولان دولت تاکنون نه تنها پاسخي به اين مطالبهي آنها نداشته است، بلکه پاسخهاي منطقي و درخوري را به اينگونه مطالبات داده است. در همين راستا، حسامالدين آشنا، مشاور روحاني و يکي از چهرههاي شاخص دولت يازدهم، دربارهي حصر ميرحسين موسوي ميگويد: «آنکه تحت حصر است بايد تصميماتي بگيرد. اگر او نتواند و يا نخواهد تصميم بگيرد، کار براي همگان دشوار ميشود... دربارهي آقاي منتظري نيز حصر آقاي منتظري برداشته نشد، مگر اينکه آيتالله منتظري هم قبول مسئوليت کرد.»[??]
همين پاسخهاست که اصلاحطلبان را به خشم آورده و سبب شده تا در مقام هشدار و تهديد به دولت يادآوري کنند که اگر مطالبات بدنهي اصلاحطلبان از دولت تدبير و اميد برآورده نشود، اتفاقاتي خواهد افتاد.
?. آزادي بيان و انواع ديگر آزادي
آزادي، کلمهي جذابي است که در موقعيتهاي مختلفي از سوي اصلاحطلبان بيان ميشود. يکي از پرمصرفترين آنها نيز، شعار آزادي بيان است که اين شعار جذاب در دورهي اصلاحات تا جايي پيش رفت که پروژهي اهانت به مقدسات را کليد زدند. اکنون نيز با روي کار آمدن دولتي که با سياستهاي آنها همخواني دارد، بار ديگر آزادي را در ابعاد مختلف آن از دولت خواستارند تا مجدداً پا روي ارزشها گذاشته و هرآنچه ميخواهند را در قالب شعار فريبندهي آزادي مطرح کنند. در همين راستا حميدرضا جلاييپور، علاوه بر «توسعهي فضاي باز سياسي، آزادي فعاليت مطبوعات و نهادهاي مدني» را از مأموريتهاي اصلاحطبان در دورهي جديد بيان کرده است.[??]
فضاي مجازي (از جمله شبکههاي اجتماعي همچون فيسبوک)، مطبوعات، ماهواره، حوزهي نشر و کتاب و... از جمله عرصههايي است که اصلاحطلبان خواهان آزادي بيشتر در آنها هستند. وزير ارشاد، که مشي اصلاحطلبانه دارد، در اين راه با برخي مواضع خود آنها را ياري کرده است؛ از جمله اينکه پيرو وعدهي انتخاباتي روحاني مبني بر لغو مجوز نشر کتاب، علي جنتي وزير ارشاد نيز در وهلهي اول در مصاحبه با يکي از رسانههاي داخلي بيان کرد که قصد دارد همانطور که روحاني در جريان مبارزات انتخاباتي خود بيان کرده بود، مجوز نشر کتاب قبل از چاپ را بردارد.
همچنين تلاش اصلاحطلبان براي فعاليت مجدد ناشراني که لغو مجوز شده بودند، از جمله نشر چشمه (که توانست به ياري اين دولت و وزير ارشاد دوباره فعاليت خود را آغاز کند) و نيز انتشار کتابهايي که در دولت پيش موفق به کسب مجوز نشده بودند (همانند کتاب «جامعهشناسي ايران: جامعهي کژ مدرن» نوشتهي حميدرضا جلاييپور) در همين راستا ارزيابي ميشود.
از ديگر مسائلي که اصلاحطلبان در جهت قبحزدايي از آن هستند و براي اين خواستهي خود تلاش ميکنند بحث آزادي ماهواره است. در همين راستا، مرتضي الويري اظهار داشته است: «با توجه به تکنولوژيهاي موجود، هرگز امکان جلوگيري از ماهواره نيست (ولو اينکه اين منع را منطقي بدانيم). پس اين مصوبه نياز به بازنگري دارد؛ اما حداقل در اين مسئله جاي ترديد نيست که پارازيتاندازي روي ماهوارهها جزء وظايف حاکميت نيست، بلکه بر عکس به دليل شبههي زيان بر سلامتي انسانها منع قانوني دارد و دولت ميتواند در اين مسئله ورود کند.»[??]
?. به افراط کشاندن دانشگاهها
اصلاحطلبان همواره از دانشگاه و دانشجو بهعنوان ابزاري براي پيشبرد اهداف خود سود جستهاند. دولت اصلاحات، با نفوذ عناصر خود در داخل دانشگاهها، عملاً فضاي علمي دانشگاهها را به يک فضاي سياسي محض تبديل کرده بود. لذا فضاي دانشگاهها، که عملاً بايد در جهت پيشرفت علمي کشور حرکت ميکرد، به محلي براي چانهزني اصلاحطلبان و برآوردن تمايلات احزاب و جريانات سياسي تبديل شده بود.
اينک با روي کار آمدن دولت جديد، اصلاحطلبان که دولت را از آن خود ميبينند (که البته عناصري از آنها هم تصدي بخشهاي مهمي را از صدقهي سر دولت روحاني عهدهدار شدهاند) بار ديگر سعي دارند تا با سياسي کردن مجدد دانشگاه و به افراط کشاندن دانشجويان، از فضاي دانشگاهها در جهت اهداف خود سود جويند.
تلاش براي سياسي کردن فضاي دانشگاه با دعوت از سيد محمد خاتمي، رئيس دولت اصلاحات، براي حضور در مراسم ?? آذر دانشگاه تهران در همين راستا تفسير ميشود. اصلاحطلبان درحالي خواستار ورود جدي دانشجويان به عرصهي سياست و سياسي کردن دانشگاهها هستند که اين موضوع در يک بعد وسيعتر براي کشور نيز تجويز ميشود. آنها قصد دارند تا از عدم حضور اصولگرايان در قوهي مجريهي کشور استفاده کنند و از اين شرايط براي باز کردن فضاي سياسي بيشترين بهره را ببرند.
تغيير رياست اغلب دانشگاهها و جايگزين کردن نيروهاي تندروي اصلاحطلب در رأس دانشگاهها، تلاش ديگر اين جريان است که با استفاده از دولت جديد، گامبهگام در جهت برآوردن منويات خود در حرکتاند.
منابع:
[?] روزنامهي قانون، ?? اسفند ??.
[?] ايلنا، ?? دي ??
[?] http://dana.ir/News/????.html
[?] جماران، ?? تير ??.
[?] نوروز ? آذر ??.
[?] اعتماد، ? دي ??.
[?] مهر، ?? دي ??.
[?] اعتماد، ?? بهمن ??.
[?] ايسنا، ?? آذر ??.
[??] اعتماد، ?? بهمن ??.
[??] فردانيوز ? دي ??.
[??] دانا ? اسفند ??.
[??] مهر ?? دي ??.
انتهاي پيام/